معرفی کتاب ۱۰ شاه کلید بزرگان بورس
خلاصه کتاب ۱۰ شاه کلید بزرگان بورس
۱۰ ویژگی افراد موفق و با تجربه در بازار بورس و دیگر بازارهای سرمایه گذاری
کتاب ۱۰ شاه کلید بزرگان بورس، حاصل تجربه و مطالعه چند ساله پبرامون سرمایه گذاری و موفقیت در بورس است. این کتاب مطالب مفیدی را در اختیار شما قرار می دهد. چرا که با بررسی همه جانبه دلایل شکست و پیروزی بازندگان و برندگان بورس، ۱۰ شاه کلید مهم برای یک سرمایه گذاری موفق را ارائه می دهد.
شاه کلید های بزرگان بورس
۱- شاه کلیدی که مشاوران مالی آن را به شما نمی گویند
موضوع تنوع بخشیدن به سبد سهام، پیشنهادی است که کارشناسان و مشاوران مالی معمولا به صورت کلیشه ای و گاهاً اشتباه به سهام داران تازه وارد می دهند تا صرفا جلوی ریسک سبد آن ها گرفته شود. باید بدانید که بحث تنوع بخشیدن به سبد سهام صرفا جنبه ی کاهش ریسک دارد، آن هم فقط در کوتاه مدت و میان مدت. پس اگر به دنبال کسب سودهای زیاد هستید روش تنوع بخشی به سبد سهام،کارایی چندانی ندارد. معمولا بزرگان بورس یک یا دو صنعت و سهم را انتخاب می کنند و با مطالعه و بررسی همه جانبه از وضعیت آنها، درصد بالایی از دارایی خود را روی آن صنعت یا سهم سرمایه گذاری می کنند. این روش سرمایه گذاری روش بسیاری از بزرگان بورس است. پایه و اساس کار بزرگان بورس بر روی تحقیق، مطالعه، تحلیل تکنیکال – بنیادی و نظر کارشناسان بنا شده است و در نهایت نیم نگاهی هم به اخبار و شایعات پیرامون سهم دارند. چیزی که در بورس بسیار پول ساز است این است که شما بتوانید به طور مستمر پول تان را دو برابر کنید. اما چطور این کار شدنی است؟ وقتی با تحقیق و بررسی یک یا دو سهم را پیدا کنید که به رشد آن ها خیلی مطمئن هستید، می توانید در بازه زمانی چند ماهه سهم هایی را داشته باشید که سرمایه شما را صد در صد افزایش دهند. فقط نکته اساسی مهم در انتخاب سهم ها این است که آگاهانه عمل کنید.
۲- سرتان را بدون ریسک در دهان شیر کنید
معمولا سرمایه گذاران بازنده در بورس فکر می کنند که کسب سودهای کلان در بورس تنها از طریق پذیرش ریسک های بزرگ به دست می آید. یعنی معتقدند هرچه ریسک بیش تری کنید، سود بیش تری به دست می آورید. اما این موضوع صحیح نیست. پذیرش ریسک زیاد احتمال ضرر ریسک بالاتر را هم به دنبال دارد. اما جالب است بدانید که بزرگان بورس رویه ی دیگری دارند. آنها نسبت به ریسک و خرید و فروش سهام با ریسک ترس دارند و همین ترس علت موفقیت آن ها است. در واقع وقتی شما ریسک بالایی را قبول می کنید، این را تضمین نمی کنید که سود زیادی کسب می کنید بلکه صرفا می پذیرید که حاضرید برای به دست آوردن مقداری پول، بخش زیادی از سرمایه خود را به خطر بیاندازید. اما چطور می شود ریسک نکنیم ولی سود بالایی به دست آوریم؟ پاسخ این سؤال را با ارائه یک مثال بیان می کنیم.
به نظر شما فردی که در سیرک سر خود را داخل دهان شیر می کند، ریسک می کند؟ برای ما چطور؟ باید بدانید که انجام این کار برای ما ریسک زیادی دارد چراکه چیزی از این کار نمی دانیم. ولی کسی که در سیرک این کار را می کند، اینقدر مهارت برای انجام این کار پیدا کرده که برای او تبدیل به یک کار روزمره شده است. نکته مهم کار بزرگان بورس هم همین است، آن ها بدون داشتن اطلاعات و مهارت کافی سر خود را وارد دهان شیر نمی کنند. بازندگان بورس معمولا بدون مطالعه و تحقیق به محض روبه رو شدن با پیشنهاد خرید یک سهام، اقدام به خرید می کنند به امید آنکه احتمال می دهند شاید پول زیادی به دست آورند اما برخلاف آنها بزرگان بورس مدت ها، وقت و هزینه صرف دانش، درک، مهارت و قدرت تحلیلگری خود می کنند و در خرید و فروش سهام با تکیه بر اطلاعات و مهارت های خود عمل می کنند.
۳- بزرگان بورس جزء دسته چهارم هستند، ویژگی طلایی دسته چهارم را بشناسید
افراد فعال در بازار بر اساس آنکه چقدر از بازار اطلاعات دارند و آگاه هستند به ۴ دسته تقسیم می شوند.
دسته اول آن هایی هستند که نمی دانند که نمی دانند یا فکر می کنند که می دانند. این دسته را تحت عنوان ادعا کنندگان می شناسیم چرا که معمولا خودشان این توهم را دارند که انتخاب درستی می کنند. این دسته هم برای خودشان خطرناک هستند و هم برای دیگران. معمولا وقتی بازار خیلی مثبت می شود مثل نیمه دوم سال ۹۱ و ۹۲ که کل بازار، شاخص و قیمت ها چند برابر شد هر فردی هر سهمی که می خرید رشد می کرد. این اتفاق باعث شده بود که افرادی که جزو دسته اول بودند تصور کنند که خیلی افراد خبره ای در بازار هستند. در حالیکه چنین نبود.
دسته دوم آن هایی هستند که نمی دانند که می دانند مثل حسابرس شرکت ها. این افراد اطلاعات کاملی از یک شرکت ممکن است داشته باشند ولی در بورس سرمایه گذاری نمی کنند. معمولا تعدادشان محدود است و با این گروه کاری نداریم.
دسته سوم که تعدادشان زیاد است، گروهی که می دانند که نمی دانند. این گروه از گروه اول سطح بالاتری دارند و می دانند که از بازار اطلاع ندارند. اما ممکن است مرتکب این اشتباه شوند که چون خودشان از بازار اطلاعاتی ندارند، تصمیم نهایی را از روی نظر دسته اول یا چهارم بگیرند.
دسته چهارم، کسانی هستند که می دانند و از آن ها با عنوان بزرگان بورس یاد می کنیم. این گروه نظرات و حرف های دیگران را می شنوند ولی آنها را به عنوان یک داده خام در نظر می گیرند و سپس این اطلاعات را بر اساس استراتژی خود و با آگاهی، تجربه و علم خود بررسی کرده و در نهایت تصمیم به خرید یا فروش سهام می گیرند.
پس برای آنکه ما به بزرگان بورس تبدیل شویم باید علم و تجربه داشته باشیم. در مورد علم نکته مهم این است که باید هم تحلیل تکنیکال و هم بنیادی را بیاموزیم و بهتر است که این علوم را از کسی یاد بگیریم که خودش فعال بازار است. مسئله مهم بعدی آن است که تجربه کنید. برای آنکه تجربه به دست آوردید باید بتوانید حضور مستمر در بازار داشته باشید. حضور مستمر در بازار نیازمند این است که از بازار ضربه نخورید چرا که باعث می شوید از بازار زده شوید و از آن خارج شوید. برای اینکه این اتفاق نیفتد، از اولین روزی که می خواهید در بورس شروع به سرمایه گذاری کنید، باید با سرمایه ای وارد شوید که از دست دادن تمام آن سرمایه، لطمه ای به زندگی و انگیزه شما برای ادامه فعالیت در بازار سرمایه نزند. با رویه درست به مرور جلو می روید و تجربه تان بیشتر می شود. این زمانی است که می توانید سرمایه بیشتری را وارد بازار کنید.
۴- از فروشنده غمگین بخرید و به فروشنده شاد بفروشید و یادتان نرود سهام را به فرزندی بپذیرید
اکثر فعالان بازار بورس معمولا دید کوتاه مدت و میان مدت نسبت به سودآوری در سهم ها دارند. این نگاه باعث می شود که افراد عجول شوند و بخواهند در مدت کوتاهی یه سود مدنظرشان برسند. به همین دلیل دچار استرس و نگرانی می شوند و این استرس باعث می شود نتوانند تصمیمات درستی در سرمایه گذاری و انتخاب سهم بگیرند. اما باید بدانید که بزرگان بورس اصلا دید کوتاه مدت روی سهم خود ندارند و به سودآوری در یک، دو یا سه ماه آینده فکر نمی کنند. آن ها یک بازه زمانی بلندتر را می بینند و تصمیماتشان را بر اساس آن بازه می گیرند.
اگر بازار را به یک فروشنده تشبیه کنیم و فکر کنیم که بازار مانند مردی است که یک مغازه دارد و سهم های مختلف را در آن چیده است، بزرگان بورس در روزهایی که فروشنده غمگین و ناراحت و افسرده هاست، سهم های ارزنده را با قیمت های بسیار پایین می خرند و در روزهایی که احتمالا در آینده بلند مدت حال فروشنده خوب می شود، آنها را برای فروش قرار می دهند. توصیه می شود که دید خودتان را از روی سودهای کوتاه مدت بردارید و سهم هایی را خریداری کنید که حداقل برای بازه شش ماهه و بیش تر به شما حداقل ۱۰۰ درصد سود بدهد. یعنی شما سهمی را می خرید که پس از بررسی و تحلیل فکر می کنید که احتمال دارد قیمتش دو برابر قیمت فعلی شود.
۵- شش سؤال طلایی که بزرگان بورس به آن پاسخ داده اند، شما چطور؟
هر فرد برای رسیدن به موفقیت در بازار بورس روش منحصر به فرد خود را دارد. یعنی بزرگان بورس، یک سری روش و استراتژی منحصر به فرد خودشان را دارند در هر برهه از بازار بر اساس آن عمل می کنند که این استراتژی منحصر به فرد را در اثر تجربه و تمرین در موقعیت های مختلف بازار به دست آورده اند. نکته جالب اینجاست که همه ی آن ها معیارهای مختلفی برای انتخاب سهم یا گروه دارند. یک عده وضعیت بنیادی سهم در سال آینده را بررسی می کنند، عده ای ارزش فعلی را حساب می کنند و اگر قیمت ارزش فعلی از واقعی اش کم تر بود تصمیم می گیرند با آن سهم کار کنند و همین طور معیارهای مختلف دیگر.
حال برویم سراغ این موضوع که شما برای سرمایه گذاری باید چه معیارهایی داشته باشید. شما باید معیارهای سرمایه گذاری تان را با توجه به شخصیت و رفتارهای خودتان انتخاب کنید. برای داشتن استراتژی ۳ گام کلی و مهم برای شما مطرح می شود:
گام اول آموزش دیدن است. اصول سرمایه گذاری درست و تحلیل تکنیکال و بنیادی را آموزش ببینید. در گام دوم شروع به سرمایه گذاری حداقلی بکنید و آموزش هایی که دیدید تست کنید و از این راه یک سری معیار برای خود استخراج کنید. و گام سوم که گامی است که باید تداوم داشته باشد این است که شما باید این معیارها را تصحیح کنید و بهبود ببخشید. طی کردن این سه گام نیاز به زمان دارد و به مرور شما هرچه جلوتر بروید، از اینکه معیارها و روش هایتان پخته تر می شود لذت می برید. برای اینکه معیار ها و استراتژی هایتان شکل بگیرد باید برای این چند سؤال همیشه جواب داشته باشید:
- در چه گروهی سرمایه گذاری می کنید؟
- معیارتان برای سرمایه گذاری در فلان گروه یا سهم چیست؟
- این سهم را در چه محدوده قیمتی مناسب می بینید؟ چرا؟
- در چه بازه زمانی در این سهمی که انتخاب کردید سود شناسایی می کنید؟ چرا؟
- معیارتان برای شناسایی سود و خروج از سهم چه چیزی است؟
- اگر سهم افت کرد چه می کنید؟
- چه زمانی با ضرر از سهم خارج می شوید؟ (فرض کنید سهمی افت کرده و طبق آخرین بررسی شما اصلا قرار نیست رشد کند، حال باید بدانید چه زمانی با ضرر خارج می شوید؟
برای تبدیل شدن به یک سرمایه گذار موفق باید سعی کنید برای سؤال ها پاسخ داشته باشید و پاسخ هایتان را به روز کنید.
۶- قلمرو خود را مشخص کنید، خوب بشناسید و در آن حکومت کنید
برای یک سرمایه گذاری موفق باید نسبت به یک موضوع درک داشته باشید نه فهم. درک یک درجه بالاتر از فهم است. در سرمایه گذاری شاید شما خیلی چیزها را متوجه شوید، شاید تحلیل تکنیکال و بنیادی خیلی از سهم ها را بفهمید ولی چیزی که مهم است این است که شما به درک در یک گروه برسید و رسیدن به درک و فهم در همه گروه های بورس به طور همزمان ممکن نیست. شما باید از یک گروه شروع کنید و در آن گروه متخصص شوید. این شیوه سرمایه گذاری شیوه تمرکز نام دارد. در شیوه تمرکز شما باید درک بسیار عمیقی از یک صنعت و سهم های آن صنعت داشته باشید. فرصت ها، تهدیدها و همه چیز را در مورد آن درک کنید و سپس سهم هایی را از آن گروه انتخاب کرده که نسبت به آن ها درک بالایی دارید. توصیه می شود صنعتی که می خواهید آن را انتخاب کنید، صنعتی باشد که پویایی داشته باشد. یعنی در حال رشد و نوسان باشد نه صنعتی راکد. صنعتی که حداقل چشم اندازش خوب است و فکر می کنید تا سالیان سال صنعت رو به رشدی خواهد بود.
۷- یک ویژگی خانمان سوز بازندگان بورس
یکی از خصوصیات اخلاقی بازندگان بورس یا افراد مبتدی در بورس این است که این افراد معمولا یک نفر را پیدا می کنند که تخصص های خوبی داشته باشد و از او بپرسند که چه سهمی را بخرند و چه سهمی را بفروشند. آن ها معیاری برای خودشان ندارند و اطلاعاتی از بیرون دریافت می کنند که از فیلتری رد نمی شود و مستقیما آن را تبدیل به تصمیم و خرید می کنند. اما واقعیت آن است که منابع خارجی فقط و فقط می توانند به شما اطلاعات بدهند و این مغز شماست که باید پردازش کند و مطابق با معیارها ی شما یک خروجی مناسب از اطلاعاتی که دریافت کردید بیرون بدهد و در نهایت به تصمیم برای خرید یا فروش در سهم منجر شود. اولین چیزی که باید برای سرمایه گذاری در بورس به دست آورید سود نیست، این است که باید ملاک ها و معیارهایی که در ذهنتان است بهبود ببخشید و رشد دهید تا اشتباهات شما به حداقل برسد.
۸- اگر این دفترچه را ندارید، سرمایه گذاری را کنار بگذارید
در این بخش از کتاب، تهیه دفترچه ای به نام دفترچه بزرگان به شما پیشنهاد می شود. در این دفترچه تمام تصمیمات و هرآنچه برای خرید و فروش در ذهنتان است، هر آنچه از آن درس می گیرید، هر سهمی (تکنیکال یا بنیادی) که قابل خریداری است در آن دفترچه بنویسید. بعد از چند وقت که تصمیم هایتان را بررسی می کنید می بینید که مثلا خرید مپنا با این دلایلی که من در دفترچه ام نوشته ام فلان جا به ضررم شد و این باعث می شود که دیگر این سهم را با این معیارها خرید نکنم.
با این دفترچه بعد از مدتی می بینید که ۵۰ خرید و فروش انجام داده اید و برای هر کدام دلایل و معیارهایتان را نوشته اید. این کار باعث می شود که تجربه ای که شما می خواهید ظرف مدت ۷ – ۸ سال در بورس به دست آورید با ۱ سال یا ۲ سال کار کردن به دست آورید و به مجموعه ای از معیارهای درست برای سرمایه گذاری دست یابید. نکته مهم در مورد این دفترچه این است که سعی کنید که تمام جزییاتی که در ذهنتان می گذرد و عمل می کنید، در این دفترچه ذکر کنید تا نقاط ضعف و قوت خود را به خوبی دریابید.
۹- سه گام برای صید سهم های شگفتی ساز بازار بورس
سه گام مهم برای سرمایه گذاری موفق در بورس عبارت است از:
در گام اول باید باید یک بررسی کلی روی خود بورس، بازارهای موازی بورس و بازارهای رقیب بورس مثل مسکن و طلا و ارز و … داشته باشیم. یعنی برای شروع سرمایه گذاری ابتدا از بالا و به صورت کلی بازارهای مختلف، وضعیت بورس و اتفاقاتی که ممکن است بیفتد، اتفاقات سیاسی، اتفاقات اقتصادی که در داخل و خارج کشور قرار است بیفتد را بررسی می کنیم و با این بررسی حوزه مناسب سرمایه گذاری خود را مشخص می کنیم.
در فاز دوم بعد از آنکه حوزه سرمایه گذاری خود را مشخص کردیم، باید به کمک ابزاری به نام تحلیل بنیادی بررسی های جزئی تری روی صنعت انتخاب شده و سهم های آن صنعت انجام دهیم. پس لازم است تحلیل بنیادی را بیاموزید تا بتوانید با معیارها و فیلترهای خودتان برای سرمایه گذاری تصمیم بگیرید.
حال که یک صنعت را بررسی کردید، یک سری سهام را تحلیل بنیادی کردید و ارزش های آن ها مطابق با معیارهایتان از فیلتر شما رد شده است، وقت آن است که گام سوم را آغاز کنید. در گام سوم باید برای تصمیم گیری نهایی از فیلتری به نام تحلیل تکنیکال کمک بگیریم. ممکن است یک سهم به لحاظ بنیادی ارزش بالایی داشته باشد ولی نباید عجله کرد. در این مرحله سهم را از لحاظ تکنیکی هم مورد بررسی قرار می دهیم و اگر سیگنال های به دست آمده از تحلیل تکنیکال هم در مورد سهم مثبت بود می توانیم وارد سهم شویم. در واقع تحلیل تکنیکال در کنار بررسی های کلان و بنیادی، ابزاری است که دقیقا نقطه ورود، نقطه خروج، حد ضرر، حد سود و سیگنال های بسیار جزیی را به ما می دهد که ما بر اساس آنها می توانیم تصمیم گیری کنیم که چه موقع وارد سهم شویم و چه موقع از سهم خارج شویم.
۱۰- اگر از بیرون به زندگی بزرگان بورس نگاه کنید
نکته مهمی که در زندگی بزرگان بورس به چشم می خورد که در موفقیت آن ها نقش بسزایی داشته این است که آن ها به سرمایه گذاری در بورس به عنوان یک کار مورد علاقه و بخشی از زندگی خود نگاه می کنند و صرفا برای کسب سود وارد این بازار نمی شوند. شما هم اگر می خواهید در بورس موفق باشید باید عاشق سرمایه گذاری و کسب اطلاعات بیش تر و حرفه ای تر در آن باشید. بزرگان بورس به سرمایه گذاری و فرآیندی که انجام می دهند علاقه مند هستند و از کارهایی مثل بررسی های کلان اقتصادی، تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال و آموختن این مهارت ها لذت می برند.
نکته مهم بعدی اینکه نباید تحت تأثیر نظر دیگران در مورد یک سهم باشید. استفاده از نظر دیگران، مشورت کردن به منظور به دست آوردن اطلاعات اولیه، اطلاعاتی که در نهایت خودتان باید آن ها را پردازش کنید، کار درستی است. اما اینکه بخواهید تصمیم گیری را صرفا بر اثر نظر دیگران بگیرید کار غلطی است. دیگر اینکه برای مشاوره و انتخاب یک تحلیلگر به دنبال معجزه نباشید. هر فردی بالاخره با مقداری خطا همراه است. راه درست آن است که وقتی خودتان شروع به خرید و فروش کردید نظر افراد خبره را هم بشنوید و آن ها را فیلترهای ذهنی خودتان عبور دهید.
نتیجه گیری
در پایان برای آنکه به یک فرد موفق در بورس تبدیل شوید، لازم نیست کارهای بسیار عجیب و غریبی انجام دهید. طی کردن اصولی که در این کتاب برای شما گفته شد به همرا مطالعه ، تمرین و کسب تجربه برای موفقیت شما کافی است. پس تنها کاری که شما باید انجام دهید، علم و تجربه کسب کنید تا به زودی شما هم به یکی از موفق ترین افراد و بزرگان بورس تبدیل شوید.
نویسنده: مهندس علی صابریان
- ۹۹/۰۶/۰۵